ترانه وموسیقی لازم وملزوم یکدیگر هستند لطفا خودتون رو معرفی کنید و از سابقهتون در سرودن شعر به شکل حرفهای بگید. زهرا روشنایی، متولد سوم مهرماه ۱۳۶۰ از تهران هستم. مدرک کارشناسی ادبیات محض دارم و از سال ۸۲ مشغول سرودن شعر وترانه هستم. در این مدت بالغ بر هشتصد شعر و ترانه سرودم. در […]
ترانه وموسیقی لازم وملزوم یکدیگر هستند
لطفا خودتون رو معرفی کنید و از سابقهتون در سرودن شعر به شکل حرفهای بگید.
زهرا روشنایی، متولد سوم مهرماه ۱۳۶۰ از تهران هستم.
مدرک کارشناسی ادبیات محض دارم و از سال ۸۲ مشغول سرودن شعر وترانه هستم. در این مدت بالغ بر هشتصد شعر و ترانه سرودم. در مدح حضرت علی(ع) امام حسین(ع) امام حسن(ع) امام رضا(ع) وحضرت عباس(ع) نیز غزل سرودم و همچنین در ستایش وطنم ایران ترانه سرودم و فرهنگ وتمدن ایران زمین رو میستایم و بهش افتخار میکنم.
من حدود ۷۶ تضمین از حضرت حافظ و سعدی و دیگر بزرگان در پرونده کاری خودم دارم که بعد چاپ کتاب «شبهای تنهایی من» حتما منتشر خواهم کرد. همچنین مولف کتاب «قصر آینه» با ۱۳۰ ترانه وشعر فارسی هستم.
شعر و ترانه با موسیقی چه پیوندی دارند و این دو چه اثری میتوانند به لحاظ کیفی روی هم داشته باشند؟
در واقع ترانه وموسیقی لازم وملزوم یکدیگر هستند. علیرغم اینکه ترانه و شعر، بدون موسیقی با توجه به عمق معنایی که دارد بر دل مینشیند، ملودی هم به تنهایی آرامش بخش خواهد بود، اما ترکیب یک ترانه مغز دار و قوی همراه تنظیم عالی و موسیقی زیبا میتواند برای همیشه جاودانه شود.
در ضمن باید گفت موسیقی یا مولودی ضعیف و ناهماهنگ میتواند باعث شود حتی یک ترانه زیبا، گوش نواز و دلنشین نباشد و آنچه در بطن خود دارد ادا نشود و البته همینطور برعکس این مورد هم مصداق دارد.
فرق شعر و ترانه چیست و آیا فرق اساسی بین این دو وجود دارد؟
شعر وترانه در قالبهای متفاوتی سروده میشود اما با کم و زیاد کردن هر کدام میتوانیم یک متن اکثرا منظوم و قابل اجرا داشته باشیم. امروزه در موسیقی سبک های متفاوت پاپ، کلاسیک، رپ و هیپ هاپ و موسیقی راک، موسیقی مذهبی و حماسی و خیلی سبکهای رایج دیگر در دنیا وجود دارد. متنهایی که بر پایه هر کدام از موضوعات بالا سروده میشود میتواند قابل اجرا باشد و هر کدام از سبک های فوق طرفداران خود را دارند. اما باید گفت مهمترین تفاوتهای شعر وترانه این هست که خود ترانه ها هم میتوانند زیر مجموعه گروه شعر قرار گیرند حال آنکه ترانه برای خوانده شدن همراه با موسیقی سروده شده و شعر برای خواندن.
شعرها بیشتر احساسات، عشق، فراق، وصال، خیانت و مسائل ملیتی حماسی ودینی یا مدیحه سرایی را بیان میکنند در حالی که ترانه به غیر از این موارد مسایل سیاسی، مشکلات اجتماعی و شرایط روزگار را هم میتواند بیان کند. البته شعری که ترانه سرا برای اجرا میسراید ابیات کوتاه تری دارند وتکرار در بندهاش دیده میشود و دارای تصویرسازی قویتری هستند.
کلا ترانه متنی است که موزیسین با شنیدن آن ملودی مربوط به آن را در ذهن تجسم کند. این در حالی است که یک تنظیم کننده خبره ویک موزیسین عالی روی بیشتر ترانه ها میتوانند ملودی بگذارند و به ریتم های مختلف اجرا کنند و ما یک متن ترانه را با حال وهوای مختلفی داشته باشیم.
در حال حاضر وضعیت ترانهسرایی به نظر، از کیفیت خوبی برخوردار نیست و اکثر ترانه ها در موسیقی پاپ سطحی شده است. دلیل چیست و چطور میشود این کیفیت را ارتقا داد؟
متاسفانه در حال حاضر تمام هنر ایران دستخوش گیشه و بازار شده و کارگردان برای فروش بیشتر میسازد، خواننده برای پرشدن سالن کنسرتش حاضر به خواندن هر متن و ترانهای بدون توجه به محتوای آن است و سلیقه جوانها هم به سمت ریتمیک بودن کار هست و فقط ترانه سراها، تنظیم کننده ها و آهنگ سازها هستند که میتوانند با ارائه کارهای قوی و تعهد بیشتر نسبت به ارتقای فرهنگ و هنر جامعه دوباره ذائقه مردم را به سمت شنیدن آثار فاخر، ماندگار و عمیق تشویق کنند.
در پایان لطفا یکی از اشعارتون رو برای اشتراک با خوانندگان انتخاب کنید.
تضمینی دارم که مصرع اول آن از حضرت سعدی است:
مرا دردی است اندر دل که گر گویم زبان سوزد
چرا افشا کنم رازی که با آن یک جهان سوزد
درون سینه میدارم غم عشق تو پنهانی
مرا بهتر همان باشد که مغز استخوان سوزد
اگر روزی بگویم من غم عشقت چه با من کرد
از این اندازه عشقم زمین و آسمان سوزد
نگه دارم من این آتش درون مامن سینه
قیامت با تو میگویم چو رفتی کل جان سوزد
نهانی عاشقی کردم تواز ظاهر چو فهمیدی
درون ساغرم جانا می و مطرب عیان سوزد
تو را چون جان شیرینم حقیقت دوست میدارم
دگر از تو گذشتم من تن و جان بیامان سوزد
چگونه سوخت جانم را لب شیرین بیانم را
چه آسان میشود بی تو به چشمم این جهان سوزد